عجب حکایتیست٫٫
خدا میبیند و میپوشاندمردم نمی بینند و فریاد میزنند..
@Arefane123
طلا باش
تا اگر روزگار آبت کرد،
روز به روز
طرحهای زیباتری از تو ساخته شود
سنگ نباش
تا اگر زمانی خردت کرد
لگدکوب هر رهگذری شوی…
@Arefane123
خلاقیت با چوب کبریت
جرأت داری یکی رو روشن کن
???
@Arefane123
بعضـی چیزها درجهان؛
خیلـی مهم تر از دارایـی هستند
یکی از آنها ؛
توانایی خوش بودن
با چیزهای ساده است…
@Arefane123
زنی که داعش برای سرش جایزه گذاشت!!!
خانم جوانا پلانی!!
ایشون رو بیشتر بشناسید?
دادگاهی در دانمارک سرانجام پس از مدتها بحث و سر و صدا بر سر ماجرای یک دختر دانمارکی کرد تبار که به همراه جنگنجویان کرد موسوم به پیشمرگه ها علیه نیروهای داعش در عراق جنگیده بود، وی را به زندان محکوم کرد.
جوآنا پالانی معروف به “فرشته مرگ” دختر 23 ساله کرد تباری است که به همراه نیروهای پیشمرگه کردستان عراق علیه داعش جنگیده بود و حتی داعش برای سر او جایزه یک میلیون دلاری تعین کرده بود. با این حال وی باید براساس حکم دادگاه متحمل زندان شود. صدور حکم زندان برای خانم پالانی به دلیل عدم رعایت تعهدی وی به مقامات قضایی و پلیس دانمارک عنوان شده است.
پالانی در ژوئن 2016 و در حالی که ممنوع الخروج از دانمارک بود از فرودگاه کپنهاگ به قطر مسافرت کرده است و قانون را زیر پا گذاشته است. پیش از این دادگاهی در کپنهاگ به ضبط و توقیف پاسپورت جوآنا پالانی رای داده بود.
جوآنا پالانی پس از ماهها حضور در میدان جنگ علیه نیروهای داعش به همراه رزمندگان کرد، در ماه سپتامبر سال 2015 به دانمارک بازگشت و در بدو ورود پلیس امنیت و اطلاعات دانمارک گذرنامه او را توقیف و اجازه خروج او از کشور را لغو کرد. وی این اقدام پلیس و آژانس امنیتی دانمارک را غیرقانونی میداند و گفته: آنها اجازه ندارند من را در دانمارک محبوس کنند، من یک سرباز هستم و هیچکدام از قوانین کشورم را نقض نکردهام. ارتش دانمارک من را برای مبارزه با تروریسم تعلیم داده است و حالا اجازه نمیدهد در جنگ علیه داعش حضور داشته باشم.
با این همه پلیس دانمارک می گوید که خانم پالانی در جنگ با داعش با نیروهای پ. ک. ک همرزم بوده است و این گروه از نظر اتحادیه اروپا یک گروه تروریستی است. پالانی تائید کرده است که به عنوان تک تیراندازی در خط مقدم مبارزه با داعش جنگیده است.
http://fa.jamekurdi.com/news/دختری-که-داعش-برای-سرش-جایزه-گذاشت.html
. او تنها یکی از ٢٧ هزار نفری است که از ٨١ کشور مختلف جهان به عراق و سوریه مهاجرت کرده اند تا در مقابل خلیفه خودخوانده و حکومتش بایستند. از این میان ٧٥٠ نفر زنان جوان اروپایی هستند که تعداد اندکی از آنها موفق به برگشت به خانه می شوند.
جوآنا که در کپنهاگ فلسفه سیاسی می خواند، یک کُرد ایرانی است که در سال ١٩٩٣ در کمپی در عراق به دنیا آمد. خانواده او در جریان جنگ خلیج به عراق رانده شدند و وقتی او نوزاد بود، به دانمارک مهاجرت کردند.
او قبل از پیوستن به نیروهای پیشمرگه، زندگی عادی ای در کنار خانواده اش در دانمارک داشت و به علاقه اش که مطالعه و تیراندازی بود، می پرداخت. اما در چهاردهم نوامبر ٢٠١٤ به عراق رفت که درباره آن می گوید: «من مدت کمی در عراق بودم و سپس به کردستان سوریه رفتم و در حال مبارزه ام». اولین شب حضور در خط مقدم، شب طولانی و سختی برای جوآنا بود. جوآنا تعریف می کند: «در یک پاترول با یک جنگجوی سوئدی مشغول گشت زدن بودیم که توسط یک تک تیرانداز مورد حمله قرار گرفتیم. تک تیرانداز دود سیگار همرزم من را دیده بود و به همین خاطر گلوله ای وسط پیشانی اش نشاند. یونیفورم جدیدم غرق در خون شد و من تنها شعله های در حال خاموشی سیگار را تماشا می کردم».
اما جوآنا خیلی زود دوران تازه کاری را پشت سر گذاشت. او دلیلش را این طور توضیح می دهد: «خیلی زود کشف کردم که استعداد عجیبی در تشخیص بهترین زمان تیراندازی دارم. همین طور می توانستم تشخیص دهم که بهترین زمان برای ساکت ماندن و پنهان شدن، چه زمانی است. اینها مهم ترین چیزهایی هستند که یک سرباز خوب باید بداند». به همین دلیل جوآنا تبدیل به فرمانده دختران شد تا به آنها برای مبارزه با داعش آموزش دهد. او توضیح می دهد: «آنها فوقالعاده اند. از جنگیدن در خط مقدم هیچ هراسی ندارند. شجاع ترین دخترانی هستند که من در عمرم دیده ام».
باوجوداین او دخترانی را نیز دیده است که نتوانسته اند از خود دفاع کنند و به دست نیروهای داعش افتاده اند: «با وجود اینکه یک سربازم، اما برایم سخت است که ببینم یک دختربچه ١٠ساله به خاطر تجاوز فوت کرده است». جوآنا این صحنه ها را در زمان بازپس گیری روستاهای اطراف موصل زیاد دیده است.
او شرح می دهد: «در یکی از این روستاها بود که با خانه ای مواجه شدیم که دختران زیر ١٦سال در آن نگهداری می شدند تا برای جهاد نکاح در اختیار نیروهای داعش قرار گیرند. ما پس از بازپس گیری این روستا، دختران را به بیمارستان منتقل کردیم ولی بعضی از آنها دوام نیاوردند. یکی از آنها دختری ١١ساله و مسیحی و اهل سوریه بود که از سربازان داعشی دوقلو حامله شده بود. او در حالی که دستم را در دست داشت، از دنیا رفت».
جوآنا اکنون در کپنهاگ و در کنار والدینش زندگی می کند اما دلیل برگشتنش پیش والدین هیچ کدام از سختی هایی که دیده، نیست. او می گوید: «در تمام لحظاتی که در خط مقدم بودم حتی یک لحظه هم به برگشت فکر نکرده بودم. خیلی وقت ها ترسیده بودم، خیلی وقت ها از خدا خواسته بودم که زنده بمانم اما به برگشت فکر نمی کردم. اما خانواده ام نگرانم بودند و من برای یک مرخصی ١٥روزه به دیدنشان آمدم. ولی سه روز پس از ورودم به کپنهاگ، یک ایمیل از پلیس دریافت کردم که گفته بود پاسپورتت دیگر اعتبار ندارد و اگر تلاش کنم از کشور خارج شوم، به زندان خواهم افتاد».
او حالا در حال تلاش است تا بتواند بهصورت قانونی از کشور خارج شود و دوباره به نیروهای پیشمرگه بپیوندد.
جوآنا می گوید: «فکر می کنم دختران کُرد را ناامید کردم. من در اروپا به دنیا آمده ام و یک اروپایی هستم و عاشق دموکراسی و آزادی ام اما درعین حال من یک کُرد هم هستم».
http://bamaram.com/filmnews.php?p=272