زمانى كه در كاشان براى بچه ها كلاس داشتم ، شخصى به من گفت : تو خيلى سياستمدارى . گفتم : چطور؟
گفت : تو اين بچه ها را جمع مى كنى و برايشان كلاس مى گذارى تا چند سال ديگر كه بزرگ شدند، خمس وسهم امامشان را به تو بدهند!!
قبل از انقلاب يكدوره روش كلاسدارى براى طلبه ها در قم گذاشته بودم ، مدّتى پس از پايان كلاسها طلبه اى به در خانه ما آمد و گفت : من مى خواهم دست شما را ببوسم . گفتم : شما از من بهترى ، قصّه چيست ؟ گفت :
پس از اتمام دوره ، به شمال رفتم و براى بچه ها كلاس دائر كردم ، يكى از جوانها در سايه قصه ها و مطالب كلاس ، نماز خوان شد. روزى پدرش آمد و به من گفت : من مى خواهم در مقابل اين كار بزرگ كه فرزند مرا با نماز آشنا كرده اى ، خدمتى به شما كرده باشم و اصرار كرد كه احتياج من در زندگى چيست ؟ بالاخره بعد از اصرار وقتى فهميد من خانه ندارم ، به قم آمد و خانه اى براى من خريدارى كرد و امشب اوّلين شبى است كه به خانه جديد مى رويم ، آمدم از شما تشكّر كنم .
بچه ام كوچولو بود از من بيسكويت خواست . گفتم : امروز مى خرم . وقتى به خانه برگشتم فراموش كرده بودم . بچه دويد جلو و پرسيد: بابا بيسكويت كو؟ گفتم : يادم رفت . بچه تازه به زبان آمده گفت : بابا بَده ، بابا بَده .
بچه را بغل كردم و گفتم : باباجان ! دوستت دارم . گفت : بيسكويت كو؟ دانستم كه دوستى بدون عمل را بچه سه ساله هم قبول ندارد.
آرى چگونه ما مى گوئيم خدا و رسول و اهل بيت او را دوست داريم ، ولى در عمل كوتاهى مى كنيم ؟
روزى در مسير راه به علامه طباطبائى قدّس سرّه برخورد كردم ، از ايشان خواستم مرا نصيحت كند! فرمود: بحار را زياد مطالعه كنيد و از روايت هاى آن ساده نگذريد.
(آيا اين بد نيست كه مطالعه روزنامه مؤ منى بيشتر از منابع دينى او باشد)
در اهواز كلاسهاى زيادى داشتم ، در يكى از كلاسها عنوان درسم اين بود: خداوند چرا در دنيا ما را به جزاى اعمالمان نمى رساند؟
براى اين سؤ ال چند جواب آماده كرده بودم ، ولى قبل از پاسخ به سؤ ال به جوانها گفتم : شما نيز فكر كنيد و جواب بدهيد. يكى از جوانها بلند شد و جوابى داد، ديدم جواب خوبى است و آن جواب در يادداشت هاى من نيست ، قلم و دفتر خود را برداشتم و همانجا يادداشت كرده و آن جوان را هم تشويق كردم و گفتم : من اين را بلد نبودم .
روز آخرى كه خواستم از اهواز بيرون بيايم ، يكى از دبيران گفت : عكس العمل شما در مقابل آن دانش آموز و قبول و يادداشت جواب او، از همه سخنرانى هاى شما اثر تربيتيش بيشتر بود.