به گزارش خبرگزاری حوزه، اعمال شبهای قدر بر دو نوع است؛ یکی آنکه در هر سه شب باید انجام داد و دیگر آنهایی که مخصوص هر شبی است.
در کتاب مفاتیح الجنان درباره اعمال شب بیستوسوم ماه مبارک رمضان آمده است: این شب از دو شب قدر گذشته افضل است و از احادیث بسیار استفاده میشود که شب قدر همین شب است و این شب، شبِ «جهنی» است؛ یعنی شبی است که دعاها در آن اجابت میشود و در این شب تمام کارها بر پایه حکمت الهی مقدّر میشود و برای این شب غیر از اعمالی که با «دو شب قدر گذشته» مشترک است، چند عمل دیگر است:
- اعمال مخصوص شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان
اوّل:
خواندن سوره «عنکبوت» و «روم» که امام صادق علیهالسلام سوگند یاد کرد که خواننده این دو سوره در این شب از اهل بهشت خواهد بود.
دوم:
خواندن سوره «حم دخان»
سوم:
«هزار مرتبه» خواندن سوره قدر
چهارم:
محمّد بن عیسی به سند خود از امامان صالح روایت کرده که فرمودند: در شب بیستوسوم از ماه رمضان این دعا را به دفعات بخوان، در حال سجود و قیام و قعود؛ و بر هر حالی که هستی در تمام ماه و در طول حیاتت تا جایی که ممکن باشد و هر زمانی که به یادت آید.
بعد از ستایش پروردگار به بزرگواری و فرستادن صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه وآله) میگویی:
اللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ فلان بن فلان الحُجَّةِ بْنِ الحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلَی آبائِهِ فِی هذِهِ السَّاعَةِ وَ فی کُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَ حافِظاً وَ قائِداً وَ ناصِراً وَ دَلِیلاً وَ عَیْناً حَتَّی تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فِیها طَوِیلاً.
و همچنین میخوانی:
یَا مُدَبِّرَ الأُمُورِ، یَا باعِثَ مَنْ فِی القُبُورِ، یَا مُجْرِیَ البُحُورِ، یَا مُلَیِّنَ الحَدِیدِ لِداوُدَ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِی کَذا وَکَذا.
و به جای «کذا و کذا» حاجات خود را بخواهد و بگوید.
پنجم:
بخواند: اللَّهُمَّ امْدُدْ لِی فِی عُمُرِی، وَ أَوْسِعْ لِی فِی رِزْقِی، وَ أَصِحَّ لِی جِسْمِی، وَ بَلِّغْنِی أَمَلِی، وَ إِنْ کُنْتُ مِنَ الْأَشْقِیَاءِ، فَامْحُنِی مِنَ الْأَشْقِیَاءِ، وَ اکْتُبْنِی مِنَ السُّعَدَاءِ، فَإِنَّکَ قُلْتَ فِی کِتَابِکَ الْمُنْزَلِ، عَلَی نَبِیِّکَ الْمُرْسَلِ صَلَوَاتُکَ عَلَیْهِ وَ آلِهِ: (یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ).
خدایا عمرم را طولانی گردان و روزیام را وسعت بخش و بدنم را تندرست بدار و به آرزویم برسان و اگر در زمره بد فرجامان هستم، مرا از آن گروه محو کن و در گروه سعادتمندان ثبت فرما که تو در کتاب فرو فرستاده به پیامبر مرسلت (درود تو بر او و خاندانش) فرمودی: «خدا محو میکند آنچه را بخواهد و ثبت مینماید آنچه را اراده کند و کتاب جامع نزد اوست».
ششم:
بخواند: اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ فِیمَا تُقَدِّرُ، مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ، فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ مِنَ الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ، أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ، فِی عَامِی هَذَا، الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ، الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ، الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ، وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ، أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ لِی فِی رِزْقِی.
خدایا؛ قرار بده در آنچه حکم میکنی و مقدّر مینمایی، از فرمان حتمی، در آنچه از کار حکیمانه جدا میسازی در شب قدر، از حکمی که بازگشت نپذیرد و تغییر نیابد، اینکه مرا در این سال از حاجیان خانه محترمت بنویسی، حاجیانی که حجّشان پذیرفته و سعیشان قبول افتاده و گناهانشان آمرزیده گشته و بدیهایشان محو شده است و قرار ده در آنچه فرمان میدهی و مقدّر مینمایی که عمرم را طولانی گردانی و در روزیام وسعت بخشی.
هفتم:
دعایی را که در کتاب «اقبال» آمده است بخواند:
یَا باطِناً فِی ظُهُورِهِ، ویَا ظاهِراً فِی بُطُونِهِ، وَ یَا باطِناً لَیْسَ یَخْفَی، وَ یَا ظاهِراً لَیْسَ یُری، یَا مَوْصُوفاً لَایَبْلُغُ بِکَیْنُونَتِهِ مَوْصُوفٌ وَلَا حَدٌّ مَحْدُودٌ، وَ یَا غائِباً غَیْرَ مَفْقُودٍ، وَیَا شاهِداً غَیْرَ مَشْهُودٍ، یُطْلَبُ فَیُصابُ، وَلَمْ یَخْلُ مِنْهُ السَّماواتُ وَالْأَرْضُ وَمَا بَیْنَهُما طَرْفَةَ عَیْنٍ، لَایُدْرَکُ بِکَیْفٍ، وَلَا یُؤَیَّنُ بِأَیْنٍ وَلَا بِحَیْثٍ، أَنْتَ نُورُ النُّورِ وَرَبُّ الأَرْبابِ، أَحَطْتَ بِجَمِیعِ الأُمورِ، سُبحانَ مَنْ لَیْسَ کَمِثِلهِ شَیْءٌ وَهُوَ السَّمیعُ البَصیرُ! سبحانَ مَنْ هُوَ هکَذَا وَلَا هَکَذا غَیْرُه.
ای پنهان در حال آشکار بودنش و ای آشکار در حال پنهان بودنش و ای پنهانی که مخفی نمیشود، ای آشکاری که دیده نمیشود، ای به وصف آمدهای که هیچ ممکنی به حقیقتش نمیرسد و هیچ حدّ بستهای به او احاطه پیدا نمیکند و ای غایب گم نشده، ای حاضری که مشهود نیست تا آنکه جستجو شود و او را بیابند، آسمانها و زمین و آنچه بین آنهاست، به اندازه چشم برهمزدن از او خالی نیست، به کیفیتی معین دانسته نمیشود و محدود به مکان و جهت نمیگردد، تویی روشنایی نور، پروردگار پرورندگان، به همه امور احاطه کردهای، منزّه است آنکه چیزی همانندش نیست و او شنوا و بیناست، منزّه است آنکه دارای این صفات است و برای غیر او چنین صفاتی نیست.
سپس آنچه را میخواهی از خدا طلب کن.
هشتم:
غیر از غسل اوّل شب، غسلی هم در آخر شب انجام دهد. بدان که برای غسل و شب زندهداری این شب و «زیارت امام حسین» علیهالسلام و صد رکعت نماز، فضیلت بسیار نقلشده است و انجام این اعمال مورد تأکید است.
شیخ طوسی در کتاب «تهذیب» از ابو بصیر از امام صادق(علیهالسلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود: در شبی که امید میرود شب قدر باشد، «صد رکعت» نماز بخوان در هر رکعت پس از سوره «حمد» ۱۰ مرتبه «توحید» را قرائت کن؛ گفتم: فدایت شوم، اگر ایستاده قدرت نداشته باشم چه؟ فرمود: نشسته بخوان؛ گفتم اگر نتوانم؛ فرمود: به همان حالی که در بسترت به پشت خوابیدهای این نماز را بخوان.
از کتاب «دعائم الاِسلام» روایت شده: که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) در دهه آخر ماه رمضان بستر خود را جمع میکرد و برای عبادت کمر همّت را محکم میبست و در شب بیستوسوم اهل خود را بیدار میکرد و آنهایی را که خواب در ربوده بود، به رویشان آب میپاشید و حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) در این شب اجازه نمیداد احدی از اهلش بخوابد و خواب آنها را به کمی طعام علاج میفرمود و آنها را با خواباندن در روز برای بیداری و احیای شب آماده میکرد و میفرمود: محروم کسی است که از خیر این شب محروم بماند.
روایت شده: که امام صادق علیهالسلام به بیماری سختی دچار شده بود، وقتی شب بیستوسوم ماه رمضان رسید، به خدمتکارانش دستور داد او را به مسجد بردند و تا صبح در مسجد بود.
علاّمه مجلسی فرموده است: هرقدر که خواندن قرآن ممکن باشد، در این شب خوانده شود و دعاهای صحیفه کامله (سجادیه) به ویژه دعای «مکارم الأخلاق» و دعای «توبه» قرائت شود و روزهای این شبها را نیز باید حرمت نهاد و به عبادت و تلاوت قرآن به سر آورد، زیرا در احادیث معتبر آمده که روز قدر در فضیلت همانند شب قدر است.
* اعمالی که در هر سه شب توصیه شده، چند عمل است:
اوّل: غسل
علاّمه مجلسی فرموده بهتر است غسل این شبها در هنگام غروب آفتاب انجام گیرد، که نماز شام را با غسل بخواند.
دوم: دو رکعت نماز که در هر رکعت پس از سوره «حمد»، هفت مرتبه «توحید» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگوید «أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَیْهِ». در روایت نبوی است که از جای برنخیزد تا خدا او و پدر و مادرش را بیامرزد.
سوم: قرآن کریم را باز کند و در برابر خود گرفته و بگوید:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتَابِکَ الْمُنْزَلِ وَ مَا فِیهِ وَ فِیهِ اسْمُکَ الْأَکْبَرُ وَ أَسْمَاؤُکَ الْحُسْنَی وَ مَا یُخَافُ وَ یُرْجَی أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقَائِکَ مِنَ النَّارِ
خدایا از تو درخواست میکنم به حق کتاب نازل شده ات، و آنچه در آن است، و در آن است نام بزرگترت، و نامهای نیکوترت و آنچه بیم انگیز است و امیدبخش، اینکه مرا از آزادشدگان از آتش دوزخ قرار دهی. سپس هر حاجت که دارد بخواهد.
اللَّهُمَّ بِحَقِّ هَذَا الْقُرْآنِ وَ بِحَقِّ مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ بِحَقِّ کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَ بِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ
خدایا به حق این قرآن، و به حق کسیکه آن را بر او فرستادی، و به حق هر مؤمنی که او را در قرآن ستودی، و به حق خود بر آنان، پس احدی شناساتر از تو به حق تو نیست
سپس ۱۰ مرتبه بگوید
بِکَ یَا اللَّهُ
به ذاتت ای خدا
و ۱۰ مرتبه
بِمُحَمَّدٍ
به حق محمّد
و ۱۰ مرتبه
بِعَلِیٍّ
به حق علی
و ۱۰ مرتبه
بِفَاطِمَةَ
به حق فاطمه
و ۱۰ مرتبه
بِالْحَسَنِ
به حق حسن
و ۱۰ مرتبه
بِالْحُسَیْنِ
به حق حسین
و ۱۰ مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
به حق علی بن الحسین
و ۱۰ مرتبه
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ
به حق محمّد بن علی
و ۱۰ مرتبه
بِجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ
به حق جعفر بن محمّد
و ۱۰ مرتبه
بِمُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ
به حق موسی بن جعفر
و ۱۰ مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ مُوسَی
به حق علی بن موسی
و ۱۰ مرتبه
بِمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ
به حق محمد بن علی
و ۱۰ مرتبه
بِعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّدٍ
به حق علی بن محمّد
و ۱۰ مرتبه
بِالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ
به حق حسین بن علی
و ۱۰ مرتبه
بِالْحُجَّةِ
به حق حجّت.
پس هر حاجتی که داری از خدا بخواه.
پنجم: زیارت حضرت سیدالشهّدا علیهالسّلام
در روایت آمده: هنگامی که شب قدر میشود، منادی از آسمان هفتم از پشت عَرْش ندا سر میدهد که خدا هرکه را به زیارت مزار امام حسین علیه السّلام آمده آمرزید.
ششم: این شبها را احیا بدارد، روایت شده هرکه شب قدر را احیا بدارد، گناهانش آمرزیده میشود، هرچند به شماره ستارگان آسمان و سنگینی کوهها و پیمانه دریاها باشد.
هفتم: صد رکعت نماز بجا آورد، که فضلیت بسیار دارد و بهتر آن است که در هر رکعت پس از سوره «حمد»، ۱۰ مرتبه «توحید» بخواند.
هشتم: این دعا را بخواند:
اللَّهُمَّ إِنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ عَبْداً دَاخِراً لا أَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَ لا ضَرّاً وَ لا أَصْرِفُ عَنْهَا سُوءاً أَشْهَدُ بِذَلِکَ عَلَی نَفْسِی وَ أَعْتَرِفُ لَکَ بِضَعْفِ قُوَّتِی وَ قِلَّةِ حِیلَتِی فَصَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْجِزْ لِی مَا وَعَدْتَنِی وَ جَمِیعَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ مِنَ الْمَغْفِرَةِ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ وَ أَتْمِمْ عَلَیَّ مَا آتَیْتَنِی فَإِنِّی عَبْدُکَ الْمِسْکِینُ الْمُسْتَکِینُ الضَّعِیفُ الْفَقِیرُ الْمَهِینُ اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِی نَاسِیاً لِذِکْرِکَ فِیمَا أَوْلَیْتَنِی وَ لا [غَافِلا] لِإِحْسَانِکَ فِیمَا أَعْطَیْتَنِی وَ لا آیِساً مِنْ إِجَابَتِکَ وَ إِنْ أَبْطَأَتْ عَنِّی فِی سَرَّاءَ [کُنْتُ] أَوْ ضَرَّاءَ أَوْ شِدَّةٍ أَوْ رَخَاءٍ أَوْ عَافِیَةٍ أَوْ بَلاءٍ أَوْ بُؤْسٍ أَوْ نَعْمَاءَ إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ
خدایا شام کردم درحالیکه برای تو تنها بنده کوچک و خواری هستم، که برای خویش سود و زیانی را به دست ندارم، و نمیتوانم از خود پیش آمد بدی را بازگردانم، به این امر بر خویش گواهی میدهم، و در پیشگاهت به ناتوانی و کمی چارهام اعتراف میکنم، خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و آنچه را به من و همه مردان و زنان مؤمن، از آمرزش در این شب وعده دادی وفا کن، و آنچه را به من عنایت فرمودهای کامل ساز، که من بنده بیچاره، درمانده، ناتوان، تهیدست خوار توأم. خدایا مرا فراموش کننده ذکرت قرار مده، در آنچه سزاوار آنم فرمودی، و نه فراموش کننده احسانت، در آنچه عطایم کردی، و نه ناامید از اجابتت، گرچه مدّت زمانی طولانی شود، چه در خوشی یا ناخوشی، یا سختی، یا آسانی، یا عافیت، یا بلا، یا تنگدستی، یا در نعمت همانا تو شنونده دعایی.
این دعا را کفعمی از امام زین العابدین علیه السّلام روایت کرده که در این شبها، در حال قیام و قعود و رکوع و سجود میخواندند، و علاّمه مجلسی نیز گفته: بهترین اعمال در این شب ها، درخواست آمرزش و دعا است، برای حوائج دنیا و آخرت خود، و پدر و مادر و خویشان، و برادران و خواهران مؤمن، چه آنان که زندهاند، و چه آنان که از دنیا رفتهاند، و خواندن اذکار، و صلوات بر محمّد و آل محمّد علیهم السّلام به هر اندازه که بتواند و در بعضی از روایات وارد شده: دعای جوشن کبیر را در این سه شب بخواند.
https://www.hawzahnews.com/news/901056/اعمال-شب-بیست-و-سوم-ماه-مبارک-رمضان-اعمال-مشترک
1. امیرالمومنین(علیهالسلام) نقل میکند که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) فرمودند: «من در بهشت داخل شدم و در آنجا قصرى از ياقوت سرخ را ديدم كه از شدت نورى كه داشت، داخل آن از خارج پیدا بود و خارج آن از داخل آن ديده مىشد.
گفتم: اى جبرئيل، اين قصر متعلق به چه كيست؟ گفت: براى كسی است كه گفتارش را پاكيزه گرداند و روزهاش را ادامه دهد و إطعام طعام كند و شبانگاه كه مردم به خواب روند او به تهجد و عبادت مشغول باشد.
أميرالمؤمنين(علیهالسلام) میگويد: من به رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) عرضه داشتم: در امّت تو كيست كه چنين طاقتى داشته باشد؟ حضرت فرمودند: اى على، نزديك بيا. چون نزديك شدم، فرمودند: آيا میدانى پاكيزگى در گفتار چيست؟ گفتم: خدا و رسول خدا داناترند؛ فرمود: «سُبْحَانَ اللَهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إلَهَ إلَّا اللَهُ وَ اللَهُ أَكْبَر» گفتن است.
سپس فرمود: آيا میدانى ادامه دادن روزه چیست؟ من عرض كردم: خدا و رسول خدا داناترند؛ فرمود: كسى كه ماه رمضان را روزه بدارد و يك روز از آن را إفطار نكند.
سپس فرمود: آيا میدانى اطعام طعام كدام است؟ عرض كردم: خدا و رسول خدا داناترند؛ فرمود: كسى كه براى زن و بچه خود روزى حلال طلب کند، به طوریكه از فقر و پريشانى و آبروي آنان را حفظ كند.
سپس فرمود: آيا میدانى شبزندهدارى در وقت خواب رفتن مردم چيست؟ گفتم: خدا و رسول خدا داناترند؛ فرمود: كسى كه شب را نخوابد مگر آنكه نماز عشایش را به جا آورد. و مراد از مردم در اين كلام، طائفه يهود و نصارى هستند، زيرا آنها بين نماز مغرب و عشاء میخوابند».[1]
در مجلس اول ملاقات مرحوم علامه طباطبایی با استاد اخلاقی خود مرحوم آقا سید علی قاضی، مرحوم قاضی به ایشان فرمود: فرزندم! اگر دنیا میخواهی نماز شب بخوان، اگر آخرت هم میخواهی نماز شب بخوان. در روایت هم آمده است: «هر کس نماز شب بخواند و در روز بگوید که گرسنه هستم یا غذا و روزی ندارم، او را تکذیب کنید»….
در محضر بهجت، ج۲، ص۳۵۳
- ١.ر.ک: منلایحضرهالفقیه، ج۱، ص۴۷۴؛ وسائلالشیعة، ج۸، ص۱۵۸؛ بحارالانوار، ج۸۴، ص۱۵۴؛ محاسن، ج۱، ص۵۳.
زوج هایی که از نعمت داشتن فرزند محروم هستند، همواره به دنبال راهی برای حل این مسئله اند. جدا از راهکارهای علمی و پزشکی، در دین اسلام هم ادعیه و روایات متعددی برای بچه دار شدن توصیه شده است. در این میان آیت الله بهجت هم همواره برای زوجین، با ذکر حدیثی از امام باقر (ع) راهکار و خواندن دعایی خاص را توصیه می کردند که در ادامه می خوانید؛
ایشان بر اساس حدیثی از امام محمد باقر (ع) به جوانان می گفت:
هشام دربانی داشت که ثروتمند بود اما بچه دار نمی شد؛ روزی امام باقر (ع) به او فرمود: می خواهی دعایی به تو یاد بدهم که صاحب فرزند شوی؟
دربان گفت: بله. پس امام باقر (ع) فرمودند: در هر صبح و عصر هفتاد مرتبه ( سبحان الله) ، ده مرتبه (استغفرالله) ، دوباره نه مرتبه (سبحان الله) بجا بیاور و این آیات را بخوان: اسْتَغْفِرُواْ رَبَّكُمْ إِنَّهُ كاَنَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكمُ مِّدْرَارًا وَ يُمْدِدْكمُ بِأَمْوَالٍ وَ بَنِينَ وَ يجَعَل لَّكمُْ جَنَّاتٍ وَ يجَعَل لَّكمُْ أَنهْارًا
دربان این اذکار را خواند و صاحب فرزندان زیادی شد.
کسی هم که این روایت را نقل کرده است، می گوید من و همسرم هم به این روایت عمل کردیم و صاحب فرزند شدیم و به دیگران که فرزند نداشتند، یاد دادیم و آنها هم صاحب فرزند شدند.
توصیه شده است که تا زمانی که به نتیجه برسید هر روز به این روایت عمل کنید ان شاء الله به نتیجه می رسید.
بر گرفته از مستدرک الوسایل باب نکاح
https://www.google.com/amp/s/www.yjc.ir/fa/amp/news/7027889
یکی از طلبههای حوزه باعظمت نجف از نظر معیشت در تنگنا و دشواری غیر قابل تحملّی بود. روزی از روی شکایت و فشار روحی کنار ضریح مطهّر حضرت امیرالمؤمنین(ع) عرضه میدارد: شما این لوسترهای قیمتی و قندیلهای بیبدیل را به چه سبب در حرم خود گذاردهاید، در حالی که من برای اداره امور معیشتم در تنگنای شدیدی هستم؟! شب امیرالمؤمنین(ع) را در خواب میبیند که آن حضرت به او میفرماید: اگر میخواهی در نجف مجاور من باشی اینجا همین نان و ماست و فیجیل (نوعی سبزی) و فرش طلبگی است، و اگر زندگی مادّی قابل توجّهی میخواهی باید به هندوستان در شهر حیدرآباد دکن به خانه فلان کس مراجعه کنی، چون حلقه به در زدی و صاحبخانه در را باز کرد به او بگو: به آسمان رود و کار آفتاب کند.
پس از این خواب، دوباره به حرم مطهّر مشرف میشود و عرضه میدارد: زندگی من اینجا پریشان و نابسامان است شما مرا به هندوستان حواله میدهید!! بار دیگر حضرت را خواب میبیند که میفرماید: سخن همان است که گفتم، اگر در جوار ما با این اوضاع میتوانی استقامتورزی اقامت کن، اگر نمیتوانی باید به هندوستان به همان شهر بروی و خانه فلان راجه را سراغ بگیری و به او بگویی: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) پس از بیدار شدن و شب را به صبح رساندن، کتابها و لوازم مختصری که داشته به فروش میرساند و اهل خیر هم با او مساعدت میکنند تا خود را به هندوستان میرساند و در شهر حیدرآباد سراغ خانه آن راجه را میگیرد، مردم از این که طلبهای فقیر با چنان مردی ثروتمند و متمکن قصد ملاقات دارد، تعجب میکنند.
وقتی به در خانه آن راجه میرسد در میزند، چون در را باز میکنند میبیند شخصی از پلههای عمارت به زیر آمد، طلبه وقتی با او روبرو میشود میگوید: (به آسمان رود و کار آفتاب کند) فوراً راجه پیش خدمتهایش را صدا میزند و میگوید : این طلبه را به داخل عمارت راهنمایی کنید و پس از پذیرایی از او تا رفع خستگیاش وی را به حمام ببرید و او را با لباسهای فاخر و گران قیمت بپوشانید. مراسم به صورتی نیکو انجام میگیرد و طلبه در آن عمارت عالی تا فردا عصر پذیرایی میشود.
فردا دید محترمین شهر از طبقات مختلف چون اعیان و تجار و علما وارد شدند و هر کدام در آن سالن پرزینت در جای مخصوص به خود قرار گرفتند، از شخصی که کنار دستش بود، پرسید: چه خبر است؟ گفت: مجلس جشن عقد دختر صاحب خانه است. پیش خود گفت: وقتی به این خانواده وارد شدم که وسایل عیش برای آنان آماده است. هنگامی که مجلس آراسته شد، راجه به سالن درآمد، همه به احترامش از جای برخاستند و او نیز پس از احترام به مهمانان در جای ویژه خود نشست. نگاه رو به اهل مجلس کرد و گفت: آقایان من نصف ثروت خود را که بالغ بر فلان مبلغ میشود از نقد و مِلک و منزل و باغات و اغنام و اثاثیه به این طلبه که تازه از نجف اشرف بر من وارد شده مصالحه کردم، و همه میدانید که اولاد من منحصر به دو دختر است، یکی از آنها را هم که از دیگری زیباتر است برای او عقد میبندم، و شما ای عالمان دین، هماکنون صیغه عقد را جاری کنید.
چون صیغه جاری شد طلبه که در دریایی از شگفتی و حیرت فرو رفته بود، پرسید: شرح این داستان چیست؟
راجه گفت: من چند سال قبل قصد کردم در مدح امیرالمؤمنین(ع) شعری بگویم، یک مصراع گفتم و نتوانستم مصراع دیگر را بگویم؛ به شعرای فارسی زبان هندوستان مراجعه کردم، مصراع گفته شده آنها هم چندان مطلوب نبود، به شعرای ایران مراجعه کردم، مصراع آنان هم چندان چنگی به دل نمیزد، پیش خود گفتم حتماً شعر من منظور نظر کیمیا اثر امیرالمؤمنین(ع) قرار نگرفته است، لذا با خود نذر کردم اگر کسی پیدا شود و مصراع دوم این شعر را به صورتی مطلوب بگوید، نصف داراییام را به او ببخشم و دختر زیباتر خود را به عقد او درآورم.
شما آمدید و مصراع دوم را گفتید، دیدم از هر جهت این مصراع شما درست و کامل و تمام و با مصراع من هماهنگ است. طلبه گفت: مصراع اول چه بود؟ راجه گفت: من گفته بودم: به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند طلبه گفت: مصراع دوم از من نیست، بلکه لطف خود امیرالمؤمنین(ع) است. راجه سجده شکر کرد و خواند:
به ذرّه گر نظر لطف بوتراب کند *** به آسمان رود و کار آفتاب کند
وقتی نظر کیمیا اثر حضرت مولا، فقیر نیازمندی را اینگونه به ثروت و جاه و جلال برساند، نتیجه نظر حق، در حقّ عبد، چه خواهد کرد؟