تعصب دینی
30 فروردین 1396
يكى از علماى بزرگوار مى گفت : در دوران طاغوت به زندان افتادم ، وقتى وارد زندان شدم به يكى از زندانى ها كه ماركسيست بود برخورد كردم . به دوستان گفتم : ايشان مرتد ونجس است . دوستان متحيّر بودند كه چگونه با او برخورد كنند. من نزد او رفته به او گفتم : سؤ الى از تو دارم جواب درست به من بده . سؤ ال اين است : آدم خوب است در مكتب خود شُل باشد يا سفت ؟ گفت : انسان بايد در عقيده خود محكم باشد.
گفتم : اتفاقاً من هم چنين عقيده اى دارم ، بنده از نظر مكتبى تو را نجس مى دانم و لذا شما با من هم غذا نشويد.