سلامی از مرگ نجاتش داد
✋?سلامی از مرگ نجاتش داد.?مى گویند در یکی از کشورها کارگری در سردخانه ماهی ها مشغول کار بود…..!!! در یکی از روزها قبل از اینکه تایم اداری تمام شودوارد سردخانه میشودکه کارهای عقب افتاده اش را به پایان برساند…!!!هنگامی که مشغول کارش بوددر را بر روی خودش بست..!!! خیلی سعی کرد در را باز کند اما هر چه سعی میکرد کارش نتیجه نمیداد شروع کرد به داد وبیداد کردن.ولی کسی صدایش را نمیشنید.اسم همکارانش را میبرد ولی همه به خانه هایشان رفته بودند وتایم کاریشان تمام شده بودو کسی در انجا نبود.!!!! بعد از گزشت پنج ساعت ؛ درحالی که مرد از شدت سرما به نفسهای اخرش رسیده بود ناگهان نگهبان در را باز میکندو مرد را نجات میدهد…!!!! و هنگامی که مدیر سردخانه از نگهبان میپرسد که از کجا فهمیدی که این مرد در سردخانه بود و با سایر کارکنان خارج نشده است ؟؟؟؟ نگهبان سردخانه جواب داد من سی سال نگهبان سردخانه هستم که روزی صدها نفر وارد و خارج میشوند وکسی با من سلام وخدا حافظی نمکند بجز این مرد و انروز این اقا برای رفتن با من خدا حافظی نکرد به همین خاطر فهمیدم که این اقا از سردخانه بیرون نرفته همه جای سردخانه را گشتم تا اورا اینجا یافتم… در نهایت یک کلمه طیبه که به این سادگی از ان میگذریم شاید نجات دهنده جانمان باشد ?